ساز تنبوره تالش دوباره به زندگی مردم راه یافته است
تاریخ انتشار: ۱۵ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۱۵۵۳۱۵
دومین نشست پژوهشی شانزدهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران در منطقه ۳ با حضور محمدعلی مرآتی دبیر جشنواره و آرمین فریدی هفتخوانی از اساتید موسیقی تالشی با موضوع «موسیقی تالشی» به میزبانی استان آذربایجان شرقی در شهر تبریز برگزار شد.
در این نشست، آرمین فریدی هفتخوانی از اساتید موسیقی تالشی به ارائه مطالبی با عنوان «قدمت تاریخی، پراکنش و اسطورهشناسی و ادبیات؛ یافتههای جدید از تنبوره تالش» پرداخت و گفت: تنبوره تالش یک ساز منطقه تالش است که تا سالها قبل هیچ اثری از آن نبود و به فراموشی سپرده شده بود، اما بر اساس تصویری که در سال ۱۳۷۸ در کتابی مشاهده کردم به دنبال این ساز رفتم و کم کم از اساتید پیشکسوت این ساز را یاد گرفتم و از تنبورهای قدیمی موجود یکی از اساتید این ساز را بازسازی کردیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او ادامه داد: این ساز رفتهرفته در کتب مرتبط با حوزه موسیقی معرفی شد و امروز دیگر این ساز کاملاً احیا شده و در خانههای تالشی دوباره همدم مردم شده است و گویی که سر از خاکستر درآورده و به خانههای مردم رفته است.
این پژوهشگر موسیقی تالشی با بیان اینکه «برای مطرح کردن بومی بودن تنبوره در منطقه تالش مسیر دشواری را طی کردیم» عنوان کرد: برای تشخیص قدمت یک ساز لازم است بررسی کنیم آیا این ساز در فرهنگ مردم منطقه، مثلها و داستانها وجود دارد یا خیر؛ در مرحله اول برای بررسی قدمت تنبوره به مردم و قوم تالش رجوع کردیم و دریافتیم که تنبور در مثلها، اشعار قدیمی و ترانههای این فرهنگ وجود دارد که نشان میدهد قدمت این ساز حداقل به بیش از دویست سال قبل باز میگردد.
فریدی هفت خوانی اظهار کرد: وجود اسطوره برای یک ساز از دیگر نشانههای قدمت آن ساز است؛ بر همین اساس در بررسیهای انجام شده اسطورههایی برای ساز تنبور دست یافتهایم. برای بررسی قدمت یک ساز غیر از منابع شفاهی، منابع مکتوب نیز میتواند کمک کننده باشند؛ در بررسیهایی که انجام دادیم ساز تنبوره تالش را در ماسال و شاندرمن پیدا کردیم و در اسالم با وجود آنکه بسیار درباره این ساز گفته میشد، اما نمونهای ندیدیم؛ در سمت آستارا نیز با وجود اینکه تنبوره در اشعار و مثلها وجود داشت، نمونهای از تنبور یافت نشد، اما متون مکتوب درباره این ساز اطلاعات بدست آمد. در مناطق جنوبی تالش نیز متون و نقش برجستههایی با بیش از ۳ هزار سال قدمت وجود دارد.
او با تاکید بر اینکه مقصود ما این نیست که بگوییم تنبور فقط مختص تالش است، گفت: این ساز در سرتاسر کشور وجود دارد و تنبورهای مختلفی در نواحی مختلف ایران و حتی فراتر از ایران وجود دارند که همگی از یک خانواده هستند. با نگاه کردن به نقشه جغرافیایی کشور مشاهده میکنیم که مناطقی که همجوار با یکدیگر هستند گرچه به زبانهای متفاوتی نسبت به هم صحبت کنند، اما به لحاظ فرهنگی اشتراکات و شباهتهای بسیاری به هم دارند؛ این تفاوتهای زبان نیز ممکن است تاریخچهای داشته باشد، اما المانهای فرهنگی از پایه با هم ارتباط دارند و با وجود اهمیت بالای زبان چنانچه در بررسیها آن را لحاظ نکنیم، مشاهده میکنیم که فرهنگ دو منطقه در هم تنیده است.
این استاد موسیقی تالشی همچنین درباره وجود نشانههایی از تنبوره در مناطق شمال غربی کشور و همچنین مناطقی از کشور ترکیه عنوان کرد: این ساز در محدوده مغان و تالش شمالی رایج بوده و نه تنها در این منطقه بلکه در پهنه بزرگتری در آذربایجان نیز وجود داشته است. از دوره صفویه نوشتههایی در اردبیل وجود دارد که اشاراتی به تنبوره شده است. همچنین آثاری از تنبوره از شمال ایران تا مناطق شمال غربی کشور تا مناطقی در کشور ترکیه وجود دارد و به نوعی پهنهای کهن فرهنگی وجود دارد.
در بخش پایانی این نشست محمدعلی مرآتی در سخنانی کوتاه با اشاره به انتخاب شعار «وحدت در کثرت موسیقایی» برای این دوره از جشنواره گفت: ما ساز را مترجمی برای زبانهای مختلف میدانیم و معتقدیم که ساز در پهنه ایران فرهنگی به عنوان عاملی برای وحدت مطرح است.
در این نشست علاوه بر اساتید عاشیقی از جمله حسن اسکندری، علی کریمی، امیر محمدی، علی خدادادی و آیت قنبری، تعدادی از دانشآموزان هنرستان موسیقی اقبال آذر تبریز نیز حضور داشتند.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری موسیقی و هنرهای تجسمیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: موسیقی نواحی آذربایجان شرقی تالش موسیقی تالشی یک ساز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۵۵۳۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هنرمندی که حاضر است برای دفاع از ایران و مردم جانش را فدا کند
موزه سینما در ادامه انتشار سلسله برنامههای تاریخ شفاهی خود به مناسبت زادروز ستار اورکی (آهنگساز فیلمهای سینمایی) بخشهایی از گفتگوی این هنرمند را منتشر کرده است.
به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی موزه سینما، ستار اورکی آهنگساز سینمای ایران گفت: من در پانزدهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۸ در شهر اهواز متولد شدم و اصالتا بختیاری هستم. فعالیت در حوزه موسیقی را از تیرماه سال ۱۳۵۷ آغاز کردم و در خانواده ما هیچکس اهل موسیقی نبود اما در دوران کودکی، سازی به نام «ملودیکا» به دستم رسید و همین موضوع باعث شد به موسیقی بسیار علاقهمند شوم و آن را دنبال کنم.
او با بیان اینکه فکر نمیکرده روزی آهنگساز شود و این حرفه به شغل اصلی اش تبدیل شود، افزود: در دوران هشت سال جنگ تحمیلی، پدرم اصرار داشت که در خوزستان بمانیم. او عقیده داشت جوانانی از سراسر کشور برای دفاع به این منطقه آمده بودند و درست نبود که ما خاک خود را رها کنیم. به همین دلیل ما از اولین روز تا آخرین روز جنگ در اهواز حضور داشتیم. زمانی که جنگ آغاز شد من ۱۱ ساله بودم و در پایان جنگ ۱۹ سال داشتم. در آن زمان نمیتوانستم نسبت به جنگ بیتفاوت باشم و به همین دلیل گروهی را تشکیل داده بودیم که دائما در پشت خط نبرد حاضر شده و مجروحان جنگی را یاری میکردیم.
آهنگساز فیلم «خائن کشی» ادامه داد: در آن مقطع مادرم به دلیل سن کم من، مخالف حضورم در میدان جنگ بود، اما من نمیتوانستم نسبت به خاک و مردم کشورم بیتفاوت باشم. در اهواز فیلم «فرار به سوی پیروزی» که اثر زیبایی بود و موسیقی شاهکاری داشت به اکران درآمد. هنوز هم لحظه به لحظه موسیقی آن را در ذهن دارم. من بیش از ۴۰ دفعه برای تماشای این اثر به سینما رفتم تا بتوانم موسیقی آن را گوش کنم. آن زمان امکانات بسیار محدود بود و برای تهیه برگه نت مجبور بودم مسافت اهواز تا تهران را طی کنم.
تجربه همکاری اورکی با مسعود کیمیایی
وی با بیان اینکه همواره ترکیب تصویر و موسیقی برای او بسیار مهم بوده است، افزود: زمانی که فیلمهای مسعود کیمیایی را میدیدم، صدای تلویزیون را میبستم و با توجه به حال و هوای آثار او، خودم برای آن موسیقی میساختم. از همان ابتدا علاقه داشتم تا در زمینه موسیقی فیلم فعالیت کنم. بعدها که به تهران مهاجرت کردم، نوع نگاه و تفکر من نسبت به موسیقی تغییر کرد چراکه مجبور بودم خود را با تصاویری که به دستم میرسید تنظیم کنم و هر آنچه تصویر از من میخواست را ارائه دهم. زمانی که به تهران آمدم دوست داشتم مسعود کیمیایی اولین کارگردانی باشد که با او همکاری کنم. از نظر من او تنها کارگردانی است که همچنان برای موسیقی فیلم اهمیت بسیار زیادی قائل است و موسیقی بخشی از دکوپاژ فیلمهای کیمیایی را تشکیل میدهد. او زمانی که فیلمنامهای را مینویسد، در آن بر نقش موسیقی در سکانسبندیها تاکید میکند. شناخت کیمیایی از موسیقی بسیار استادانه است و در گفتوگوهایی که انجام میدهیم، او را در قامت یک آهنگساز بزرگ میبینم.
اورکی خاطرنشان کرد: یادم میآید من و زندهیاد بابک بیات همراه یکدیگر در شمال کشور بودیم که از دفتر آقای کیمیایی با او تماسی گرفته شد. بیات به من گفت که قرار است موسیقی فیلم «سربازهای جمعه» را به صورت مشترک همراه هم بسازیم. از این اتفاق بسیار خوشحال بودم اما متاسفانه به سرانجام نرسید. تا اینکه سالها بعد جواد طوسی منتقد مطرح سینما با من تماس گرفت و گفت آقای کیمیایی میخواهند شما را ببینند. جواد طوسی مستندی به نام «قهرمان آخر» را درباره کیمیایی ساخته بود که موسیقی آن فیلم را من کار کرده بودم و زمانی که کیمیایی آن قطعات را شنید، برای فیلم خود از من دعوت کرد. این همکاری خوشبختانه تا آخرین اثر ایشان در حال حاضر یعنی «خائن کشی» ادامه پیدا کرده است و در طول این مدت بسیار از او آموختهام. من معتقدم برای یک آهنگساز حرفهای، مسعود کیمیایی بهترین گزینه برای همکاری خواهد بود.
سکوت در فیلم موسیقی است
اورکی در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: از نگاه من موسیقی تنها چیزی نیست که با ساز نواخته میشود و جنبه آوازی دارد. من معتقدم حتی سکوتها در فیلم، موسیقی به شمار میرود. همچنین فعالیتهای صدابردار در سر صحنه و پس از او صداگذار و همینطور دیالوگهای بازیگران، بخشی از موسیقی یک فیلم را تشکیل میدهد. اگر یک تصویر فاقد موسیقی باشد، قدرت اثر گذاری کمتری خواهد داشت.
وی همچنین ادامه داد: انسان بدون موسیقی زنده نخواهند ماند، چراکه موسیقی در حکم غذای روح انسان است. برای دفاع از خاک و مردم کشورم حاضرم جان خود را فدا کنم. امیدوارم بتوانم برای جامعه فردی خدمتگزار باشم زیرا هر چه دارم از مردم است.
انتهای پیام